loading...
دنیای علم
مردی زیر باران بازدید : 1900 یکشنبه 1391/04/04 نظرات (0)

ماتم

 

آسمان غرق سکوت

شب تاریک آرام 

نه صدای پایی 

نه نشان از مهتاب

جغد شوم بر سر دیوار بلند می خواند

و نگاهش 

دو سه روزیست که بر کلبه ی ماست

غصه ای در دل شب پنهان است 

که نمی دانم چیست 

دل من بی تاب است

چشم مادر نگران

ناگهان 

غرش ابرهای سیاه

همه ی ژرفای سکوت را بشکست 

نفس خسته ی مادر به شمارش افتاد 

دل من هم لرزید

جغد شوم از سر دیوار پرید 


شب تاریک به رنگ ماتم

سایه بانیست به اندازه ی غم 

چشم مادر چو ابرهای خزان گشت 

و نگاه نگرانش به من گفت:

که دگر جای پدر پیش خداست.

 

نوشته ی امیری مهین

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
به نام خدا صلوات بر محمد آل محمد.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    ميزان مفيد بودن سايت براي شما
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 302
  • کل نظرات : 70
  • افراد آنلاین : 27
  • تعداد اعضا : 895
  • آی پی امروز : 191
  • آی پی دیروز : 530
  • بازدید امروز : 299
  • باردید دیروز : 1,144
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 3,653
  • بازدید ماه : 3,653
  • بازدید سال : 95,617
  • بازدید کلی : 637,049